سروصدای محیط اطراف، در درازمدت منجر به ایجاد ضایعات فیزیولوژیک در انسان شده و گاه، آثار آنها به صورت خستگی، خوابآلودگی و حملات عصبی بروز مینماید.
امروزه در جوامع شهری با رشد تکنولوژی شاهد تولید سروصدا و آلودگی صوتی با انواع گوناگون هستیم که این معضل میتواند در درازمدت، ضایعات جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد.
هر چند در جهان صنعتی امروز و بهخصوص در کشورهای توسعهیافته سروصدای زیستمحیطی شامل سروصدای ناشی از ترافیک جادهای، ترافیک هوایی و قطارها، صنایع، ساختوسازها و نیز فعالیتهای معمول است، اما کارشناسان، عوامل مؤثر در ایجاد آلودگی صوتی در ایران و مخصوصاً تهران را خودروها و موتورسیکلتها میدانند.
حال اگر از تردد بیش از حد خودروها در خیابانها و فرسودهبودن اکثر آنها و همچنین عدم رعایت هرگونه استاندارد آلودگی صوتی توسط صنایع خودروسازی فاکتور بگیریم، عامل مهمی باقی میماند که شاید در طول روز، دهها بار به مغز شما سوهان کشیده باشد؛ درست است...بوقها.
بدون شک «بوقها» در شهری مثل تهران، یکی از عوامل اصلی آلودگیهای صوتی به شمار میآیند؛ «بوقهایی» با صداهای متفاوت؛ «بوقهایی» با قیمتهای متفاوت و «بوقهای»دیوانهکننده متفاوت.
اما آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که چرا روی تمام وسایل نقلیه و حتی دوچرخهها(زنگ)، «بوق» نصب شده است و در چه شرایطی باید از آنها استفاده کرد؟ آیا میدانید تعویض یا نصب «بوقهای»غیرمتعارف روی وسایل نقلیه، ممنوع و تولید اصوات ناهنجار، جرم است؟
اگر از انواع«بوقهای» شهری، جادهای، بیابانی و اصوات گوناگونی همچون صدای حیوانات، شیپوری، سازها و ناهنجارترین آنها یعنی «بوق» بنزی (11-10) چشمپوشی کنیم، به انواع استفاده از «بوق» میرسیم.
تمام دارندگان وسایل نقلیه- چه خصوصی و چه عمومی- در طول روز، دهها و شاید صدها بار از بوق خود استفاده میکنند که بهجرأت میتوان گفت که درصد بالایی از این «بوق»زدنها به صورت عادت و ناخواسته انجام میشود.
مرور انواع بوقزدنها میتواند کمکی به من و شما باشد تا سهم خود را از میزان آلودگی صوتی موجود، بهتر بدانیم.
یک روز پرسروصدا
پدر خانواده، ماشین خود را داخل پارکینگ روشن میکند و با چند «بوق» کوتاه و سریع به پسر خود میگوید: «درو بازکن...».
بعد از خروج از خانه باز هم با یک «بوق» از پسر تشکر کرده و با «بوق» بعدی از او خداحافظی میکند. در طول مسیر نیز دهها بار «بوق» به صدا در میآید؛ برای سلامدادن به حسن آقا، عرض ارادت به ممدآقا و احوالپرسی از حسین آقا... .
اگر قرار باشد راننده، کسی یا دوستی را در خیابان صدا کند هرگز از خودرو پیاده نمیشود بلکه با چند «بوق» ممتد، شخص مورد نظر را صدا میزند و وای از آن روزی که طرف، حواسش جای دیگری باشد و متوجه نشود؛ آنوقت «بوق» دنبال «بوق» و ... . نوع دیگر استفاده از «بوق» مختص تاکسیدارها و مسافرکشهاست.
راننده برای متوجهکردن مسافر و پرسیدن مسیر، چند «بوق» کوتاه میزند و اگر مسیر مسافر با او همخوانی داشته باشد با یک «بوق» دیگر به او میگوید: «بیا بشین، بریم!».
برخی از رانندگان تاکسی، مسافرکشهای شخصی و رانندگان اتوبوسی که در یک مسیر خاص و مشخص کار میکنند، هر بار که یکدیگر را در حال رفتوآمد ببینند، چند «بوق» میزنند که معانی متفاوتی از آن استخراج میشود: «سلام، چطوری؟، خستهنباشی و...». آیا تاکنون پشت چراغ قرمز، منتظر سبزشدن آن ماندهاید؟
وقتی چراغ سبز میشود رانندگان، ناخودآگاه «بوق» میزنند تا نفر جلویی را برای حرکتکردن آماده کنند! در ترافیکها نیز چنین «بوق»زدنهایی رایج است یعنی با اینکه مسیر بسته است اما تعدادی از رانندگان فکر میکنند با «بوق»زدن، راه باز خواهد شد.
همچنین در سر تقاطعها، وقتی خودرویی میخواهد مسافری سوار کند، رانندگان پشت سری به صورت ممتد «بوق» میزنند؛ حالا معلوم نیست میگویند «زود باش سوار کن، برو!» یا «برو کنار، خودم سوارش کنم!».
نوع دیگری از «بوق»زدنها، «بوقهای» آموزش آییننامه راهنمایی و رانندگی هستند. مثلاً رانندهای وسط تقاطع توقف میکند، پارک دوبله میکند یا خیابان یکطرفه را به صورت برعکس(خلاف) حرکت میکند و رانندگان دیگر با «بوق»زدن، به او میفهمانند که باید به تابلوها توجه و به قوانین احترام بگذارد...!
البته هر چقدر «بوق»، ممتد و طولانیتر باشد از آموزش خارج و به فحش و ناسزا نزدیکتر است. مثلاً وقتی رانندهای- به هر دلیل ممکن- یکباره پا را روی ترمز میگذارد، راننده پشت سری نیز دست را روی «بوق» میگذارد و از لحظه شروع تا خاتمه، فقط فحش و ناسزا است که از دستگاه تولیدکننده اصوات خارج میشود.
فراموش نشود که بعضی وقتها هم راننده خاطی بعد از شنیدن صدای «بوق» واکنش نشان میدهد که دو حالت دارد؛ یا با یک بوق کوتاه، معذرتخواهی می کند یا با یک «بوق» بلند، جواب تمام فحشها را میدهد!
نوع دیگری از «بوقها»، «بوق» شادیهاست... ؛کاروان عروس و داماد. حتماً بارها و بارها در چنین کاروانهایی حضور داشتهاید. همه «بوق» میزنند؛ نه زمان و نه مکان، جلودار آنها نیست.
ساعت 12شب، داخل یک کوچه 6متری... «بوق» و «بوق» و «بوق».
هر خودرویی که «بوق» وحشتناکتری داشته باشد عزیزتر و دلپسندتر است که معمولاً اگر اتوبوس، خاور یا کامیونی در آنجا باشد «نورعلی نور» است.
اضافه کنید به این افراد، غریبههایی را که در کنار کاروان عروس و داماد در حرکتند و برای سهیمشدن در شادی آنها دست خود را به شدت روی «بوق» خودروهایشان فشار میدهند.
«بوق» شادیها به همینجا ختم نمیشود. بعد از مسابقات حساس ورزشی هم «بوق»بازیها وجود دارد. میشود اسم این «بوق»زدنها را «بوق» شلوغی نیز گذاشت.
راستی! «بوق» داخل تونلها فراموش نشود. مردم وقتی وارد تونل میشوند «بوق» میزنند؛ هنوز مشخص نیست که میترسند یا خوشحالند! بعضیها وقتی ماشین میخرند اول «بوق» میزنند و دوستانشان هم بعد از براندازکردن خودرو، «یه بوقی میزنن...». آیا چیزی در مورد «بوق» کمک و همنوعدوستی شنیدهاید؟
وقتی خانوادهای سوار ماشین شده و گوشه چادر یا مانتوی خانمی بین در گیر کند یا یکی از درهای ماشین کاملاً بسته نشده باشد، راننده کناری حتماً با چند «بوق» آنها را متوجه امر خواهد کرد یا در خیابانهایی که کمی جلوتر افسر ایستاده، تصادفی شده یا به هر دلیلی، راه بستهشده، رانندگانی که از روبهرو میآیند، با «بوق»زدن بقیه را مطلع میکنند که البته با شنیدن چند «بوق»، تشکر رانندگان مقابل را دریافت میکنند.
بعضی از «بوقها»، «بوق» در جواب «بوق» است؛ یعنی رانندهای در حال حرکت، یکدفعه «بوق»میزند و چون راننده کناری علت را نفهمیده، او نیز یک «بوق» میزند و هر دو بدون اینکه چیزی گفته یا شنیده باشند به راه خود ادامه میدهند.
«بوق» بچه هم «بوقی» است که پدر پشت فرمان، فرزند کوچک خود را روی پاهایش مینشاند و برای خوشحالشدن او میگوید: «بوق بزن عزیزم! بوق بزن!».
داخل ترمینالهای اتوبوسرانی بینشهری نیز هر اتوبوسی که آماده حرکت میشود، با چند «بوق» وحشتناک بیابانی، این تصمیم را به اطلاع همه میرساند. البته «بوقهای» الکی که راننده دستش به «بوق» میخورد و گیرکردن «بوق» که فقط با قطع برق ماشین قطع میشود را هم فراموش نکنیم.
راستی! پدری را که در ابتدای گزارش با یک «بوق» از پسرش تشکر و خداحافظی کرده و به سرکار رفته را به خاطر دارید؟ همان پدر، وقتی شب به خانه بازمیگردد با چند «بوق» پسرش را صدا میکند که «بیا درو بازکن، من اومدم!».
* * *
اگر انسان را به عنوان آلودهکننده و مخرب محیطزیست کنار بگذاریم، در مورد آلودگی صوتی و مضرات آن همین بس که تحقیقات نشان میدهد، رشد گیاهان بر اثر سرو صدای بلند به شدت کاهش مییابد.
مهاجرت بیموقع حیاتوحش و پرندگان، سقط جنین، خونریزی گوش، بیاشتهایی، بروز حالت پرخاشگرانه، کاهش شیر در حیوانات و موجودات شیرده و کوتاهشدن طول عمر، از جمله اثرات سروصدا بر جانوران است.
از مهمترین آثار آلودگی صوتی و ارتعاشات بر اجسام بیجان نیز میتوان به شکستهشدن شیشهها و ایجاد شکاف در ساختمانها اشاره کرد.
حال بهتر است کمی به عملکرد خودمان بیندیشیم. اگر تمام عوامل، دست به دست هم دادهاند تا دنیای شلوغ و پرسروصدایی را برایمان بسازند، حداقل ما کمی مراعات کنیم.